اخه دل من
از کسی که دلش گرفته نپرسید چرا...
ادم ها وقتی نمی تونن دلیل ناراحتیشون رو
بیان کنند دلشون میگیره.....
برچسبها:
alone
از کسی که دلش گرفته نپرسید چرا...
ادم ها وقتی نمی تونن دلیل ناراحتیشون رو
بیان کنند دلشون میگیره.....
خدایا خورشید را به من قرض میدهی...
از تو که پنهان نیست سرزمین خیالم...
سالهاست یخ بسته است.
.
خدایا یادت هست؟اون روز دستتو گرفتم کشیدم بردم پیش اون
با انگشتم مستقیم نشونش دادم گفتم خدایا من اینو میخوام
خودت درستش کن...نگاهی بهم انداختی وگفتی.....این!
من بهتر از این رو بهت میدم.من پامو به زمین کوبیدم و گفتم
نه...همین...من اینو خیلی دوست دارم فقط همینو میخوام
برگشتی مستقیم تو چشمام زل زدی و گفتی نمیشه اخه
اون مال کس دیگه ای شده.بعد رو تو برگردوندی و قدم زنان
رفتی........خدایا یادت هست..............
دختر باش و ناز کن.........دخترونه فکر کن...........
احساس کن.....استدلال کن..زندگی کن......
این که تویی وجود توئه.........
اسمش احساسه مقدسه بیهوده نشکنش
انقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم و فهمیدم.....
تنهایی هم می تواند عشق خوبی باشد به شرط اینکه درکش کنم.
خدایا من اینجا دلم سخت معجزه می خواهد....
تو انگار معجزه هات را گذشته ای برای روز مبادا
تا کنون دوستی را پیدا نکرده ام که به اندازه ی تنهایی شایسته ی رفاقت باشد.
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم....
تمبر و پاکت هم هست و یه عالمه حرف....
کاش کسی جایی....منتظرم بود.
الیس کجایی؟بیا اینجا عجیب ترین سرزمین دنیاست.
دلم یک چتر می خواهد و خیابانی به درازای تنهاییم......
که با بغضم در ان قدم بزنم...
شاید کسی بی چتر در انتهای خیابان دلش گرفته باشد.
lدم ها تو را نمی فهمند تنها ترجمه ات می کنند ان هم به زبان خودشان
دل تنگی هایم به تو رفته اند ارام می ایند در سینه مینشینند و دیگر نمی روند.
کسی نبود مارو درک کنه.................جز تنهایی.
دلم کار دست خودم است...بافتمش...
تارش را از سکوت...پودش را از تنهایی...
همین است که خریدار ندارد.
یه دریا اشک برای ریختن دارم.....یک دل گرفته......
یک زندگی پر از خالی.....من سرشارم از تنهایی.
یک دریا اشک برای ریختن دارم... یک دل گرفته...
یک زندگی پر از خالی... من سرشارم از تنهایی
نترس از هجوم حضورم چیزی جز تنهایی مطلق با من نیست!!
این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست می گردم...
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم...
شاید از این تنهایی خلاص شوم.
اوقات دلتنگی ام را در طولانی ترین خیابان شهر قدم میزنم
خیابان تمام می شود............اما...!!!!
اینه با توام محض رضای خدا یک بار هم شده به جای چشمهایم
دلم را نشان بده.....تا همه بدانند
دیوار دلم انقدر ها که فکر می کنید کوتاه نیست!!!
گاهی زیادی کوتاه امده ام...
دست هایم را تا ابر ها بالا برده ای
و ابرها را تا چشمانم پایین...
عشق را در کجای دلم......پنهان کرده ای؟؟؟؟
که هیچ دستی به ان نمی رسد!!!!
حوصله ی صبح ها را ندارم...
و ظهرها...
و بعد از ظهر...
و عصرها...
و غروب ها...
شب ها...
و اخر شب ها...
و نیمه شب ها...
حوصله ی این روزها را ندارم...
نپرس... هیچ نپرس از دلم همین چه خبر...همین چه میکنی...این روزها سوال بدی است
بیشترین ضربه رو بهترین ادم ها می خورند...واسه خوبی هاتون حد بذارید...
برای خودم هستم
خود خودم...
نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتاج نگاهی
برای تو که صورت های رنگ شده را می پرستی
نه سیرت ادم ها را
هیچ ندارم...
راهت را بگیر و برو...
حوالی من توقف ممنوع است.
دردهایت را به کسی نگو چرا که یاد میگیرند از کجا دلت را به درد بیاورند...
اینجا نمی توان برای کسی دلتنگ شد...ادم ها از دوردست دوست داشتنی ترن!!!
همه ی لرزش دست و دلم از ان بود که عشق پناهی گردد...پروازی...نه گریزگاهی گردد.
.
.
.
احمد شاملو
خدا جون یه بارم شده مصلحتتو با خواست من جفت و جور کن...اون در رحمتتو ببند نمی خوام دقیقا همونی رو می خوام که پشت در حکمتت گذاشتی...
تنهایی را ترجیح میدهم به تن هایی که روحشان با دیگریست.
همه ی نیمکت های پارک دونفره اند بی خیال روی چمن می نشینم...
خدایا اینقدر تو خودم ریختم که دارم غرق میشم دستت کجاست...؟؟؟
ما که خودمان یک شاهنامه غصه داریم گاهی نمیدانم غصه ی دیگران را هم خوردن همدردیست یا خود ازاری؟؟؟؟
زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند و با ز هم دوستم دارد.
گاهی لال میشوم ادم حرف دارد ولی کلمه ندارد!!!!!
کاش توی زندگی هم مثل فوتبال وقتی زمین میخوری و از درد به خودت میپیچیدی یه داور می
اومد از ادم می پرسید میتونی ادامه بدی؟تو هم میگفتی نه باید برم بیرون...